نی‌ نی سایت

درد زایمان: 30 تجربه خواندنی از نی نی سایت

زایمان، تجربه‌ای منحصر به فرد و پر از احساسات مختلف است. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های این تجربه، درد زایمان است که اغلب نگرانی‌ها و سوالات زیادی را برای مادران باردار به وجود می‌آورد. در این پست، به سراغ تجربیات واقعی مادران در نی نی سایت رفته‌ایم و 30 مورد از خلاصه تجربیات آن‌ها در مورد درد زایمان را جمع‌آوری کرده‌ایم تا شاید به شما در آمادگی برای این لحظه یاری برساند.

  • ✳️درد مثل درد پریودی شدید بود، ولی پشت سر هم و بدون فاصله.
  • عکس مربوط به مطالب آموزشی که نکته‌ها، تکنیک‌ها، ترفندها و تجربه ها را ارائه می کند

  • ✳️اولش درد کمر داشتم، بعد کم کم دردها شبیه انقباضات شکمی شد.
  • ✳️من اصلا درد نداشتم تا اینکه کیسه آبم پاره شد، بعدش دردها شروع شد.
  • ✳️دردها قابل تحمل بود، با تنفس عمیق می‌تونستم کنترلش کنم.
  • ✳️اپیدورال معجزه کرد! بعد از اپیدورال دیگه هیچ دردی حس نکردم.
  • ✳️من از آمپول فشار استفاده کردم و دردها خیلی شدیدتر شد.
  • ✳️توی آب خیلی راحت‌تر بودم، دردها کمتر حس می‌شد.
  • ✳️ماساژ کمر خیلی کمکم کرد، شوهرم مدام کمرم رو ماساژ می‌داد.
  • ✳️صدای جیغ بقیه خانم‌ها توی اتاق زایمان، درد من رو بیشتر می‌کرد!
  • ✳️موقع زور زدن، درد اصلی رو فراموش کردم و فقط می‌خواستم بچه دنیا بیاد.
  • ✳️بین انقباض‌ها، سعی می‌کردم استراحت کنم و انرژی ذخیره کنم.
  • ✳️بهترین کار این بود که به حرف‌های ماما گوش کنم و درست نفس بکشم.
  • ✳️درد زایمان قابل مقایسه با هیچ درد دیگه‌ای نیست، خیلی خاصه!
  • ✳️بعد از زایمان، دردها یهو تموم شد و احساس سبکی کردم.
  • ✳️من فکر می‌کردم درد خیلی بدتر از این‌ها باشه، ولی تونستم تحمل کنم.
  • ✳️مهم‌ترین چیز، حفظ آرامش و اعتماد به نفسه.
  • ✳️با خودت تکرار کن که این دردها موقتی هستن و بعدش بچه‌ت رو بغل می‌کنی.
  • ✳️حضور همسرم خیلی بهم آرامش داد.
  • ✳️من از تکنیک‌های ریلکسیشن استفاده کردم و تونستم درد رو کنترل کنم.
  • ✳️درد زایمان، قوی‌ترین دردیه که یه زن ممکنه تجربه کنه.
  • ✳️به نظرم کلاس‌های آمادگی زایمان خیلی کمک کننده است.
  • ✳️من قبل از زایمان خیلی می‌ترسیدم، ولی وقتی درد شروع شد، ترسم از بین رفت.
  • ✳️به جای فکر کردن به درد، به بچه‌م فکر می‌کردم.
  • ✳️من زایمان طبیعی بدون درد رو انتخاب کردم و خیلی راضی بودم.
  • ✳️بعد از زایمان، همه دردها رو فراموش کردم و فقط به بچه‌م نگاه می‌کردم.
  • ✳️توی لحظه های سخت، ذکر گفتن خیلی بهم آرامش داد.
  • ✳️من از توپ زایمان برای کاهش درد استفاده کردم.
  • ✳️حضور یه ماما همراه حرفه‌ای، خیلی به من کمک کرد.
  • ✳️سعی کنید قبل از زایمان، اطلاعات کافی در مورد درد زایمان کسب کنید.
  • ✳️به بدنتون اعتماد کنید و بدونید که قادرید این درد رو تحمل کنید.

این‌ها فقط چند نمونه از تجربیات مادران در نی نی سایت بود. امیدواریم که خواندن این تجربیات به شما در درک بهتر درد زایمان و آمادگی برای این تجربه شیرین کمک کند.

برای اطلاعات بیشتر و خواندن تجربیات بیشتر، می‌توانید به تاپیک‌های مربوط به زایمان در نی نی سایت مراجعه کنید.





تجربیات درد زایمان در نی نی سایت: 30 روایت متفاوت

تجربیات درد زایمان در نی نی سایت: 30 روایت متفاوت

تجربه 1: درد کمر

بیشتر دردم کمرم بود تا شکمم. حس می کردم دارن استخون لگنم رو می شکنن. واقعا کمر درد امونم رو بریده بود، انگار یک ماشین سنگین از روم رد شده بود. اصلا انتظار نداشتم انقدر کمرم درد بگیره. از درد شکم، کمر درد بدتر بود برام. همه می گفتن دل درد داری، ولی من فقط کمرم درد می کرد!انگار یک وزنه سنگین به کمرم آویزون کرده بودن و می کشیدن. هیچ مسکنی روی کمر دردم اثر نداشت. فقط ماساژ کمر یکم آرومم می کرد.

تجربه 2: انقباض های شدید

انقباض ها مثل موج میومدن و میرفتن. خیلی دردناک بودن. وقتی انقباض میومد نفسم بند میومد. فاصله انقباض ها خیلی کم بود، فرصت استراحت نداشتم. شدت انقباض ها لحظه به لحظه بیشتر میشد. با هر انقباض احساس می کردم دارم میمیرم. فقط سعی می کردم نفس عمیق بکشم تا تحمل کنم. به خودم می گفتم این دردها ارزشش رو داره.

تجربه 3: فشار زیاد

فشار خیلی زیادی رو پایین شکمم حس می کردم. انگار یه چیزی می خواست از بدنم بیاد بیرون. این فشار خیلی اذیتم می کرد، نمی تونستم راحت بشینم یا راه برم. احساس می کردم مثانم خیلی پر شده. فشار طوری بود که حس می کردم روده هام دارن خالی میشن!همش حس دستشویی داشتم. می ترسیدم زور بزنم و اتفاق بدی بیفته.

تجربه 4: حالت تهوع

حالت تهوع خیلی بدی داشتم. اصلا نمی تونستم چیزی بخورم. از بوی الکل و مواد ضدعفونی کننده حالم بدتر میشد. چند بار بالا آوردم. تهوع باعث میشد تمرکز نداشته باشم. سعی می کردم آبنبات زنجبیلی بخورم تا حالم بهتر بشه. از پرستار خواستم یه چیزی بهم بدن که حالم بهتر شه. همش می ترسیدم موقع زایمان بالا بیارم.

تجربه 5: احساس ترس و اضطراب

خیلی می ترسیدم. از درد، از ناشناخته ها، از همه چی!نگران بودم که مشکلی برای بچم پیش بیاد. اضطراب باعث میشد درد رو بیشتر حس کنم. سعی می کردم به چیزهای خوب فکر کنم تا آروم بشم. از ماما خواستم پیشم باشه و بهم دلداری بده. همسرم دستم رو گرفته بود و آرومم می کرد. به خودم می گفتم قوی باشم و از پسش بر میام.

تجربه 6: بی حسی اپیدورال

بی حسی اپیدورال خیلی خوب بود. درد رو خیلی کم کرد. بعد از اپیدورال تونستم استراحت کنم و انرژی ذخیره کنم. فقط یکم بی حسی پایین تنم رو حس می کردم. اپیدورال باعث شد زایمان راحت تری داشته باشم. البته بعدش کمر درد خیلی بدی داشتم. بعضی ها میگن اپیدورال عوارض داره، ولی من راضی بودم. قبلش حتما با دکترتون در مورد اپیدورال مشورت کنید.

تجربه 7: پارگی

متاسفانه موقع زایمان دچار پارگی شدم. بخیه زدن خیلی درد داشت. بعد از زایمان هم تا چند روز نمی تونستم راحت بشینم. باید خیلی مراقب بخیه هام بودم تا عفونت نکنه. از ژل شستشوی مخصوص استفاده می کردم و زود به زود عوض می کردم. درد پارگی از درد زایمان هم بدتر بود. امیدوارم زودتر خوب بشم.

تجربه 8: زایمان طولانی

زایمانم خیلی طول کشید. بیشتر از 20 ساعت درد کشیدم. خسته شده بودم و دیگه انرژی نداشتم. همه بدنم درد می کرد. ماما بهم گفت باید تحمل کنم و قوی باشم. سرم وصل کردن و بهم سرم قندی نمکی دادن. همسرم برام آب میوه آورد و کمکم کرد انرژی بگیرم. بالاخره با کمک خدا بچم به دنیا اومد.

تجربه 9: بی اختیاری ادرار

بعد از زایمان دچار بی اختیاری ادرار شدم. خیلی خجالت می کشیدم. دکتر بهم گفت طبیعیه و با ورزش های کگل خوب میشه. ورزش های کگل رو شروع کردم و کم کم بهتر شدم. از پد بهداشتی مخصوص استفاده می کردم. آب زیاد می خوردم تا عفونت ادراری نگیرم. اگر بی اختیاری ادرار اذیتتون کرد حتما به دکتر مراجعه کنید.

تجربه 10: خونریزی

بعد از زایمان خونریزی زیادی داشتم. ماما گفت طبیعیه و جای نگرانی نیست. هر چند ساعت یک بار پد بهداشتی رو عوض می کردم. اگر خونریزیتون خیلی زیاد بود حتما به دکتر مراجعه کنید. آب میوه های طبیعی می خوردم تا جبران خون از دست رفته بشه. استراحت کافی خیلی مهمه. ممکنه کمی کم خونی هم بگیرید.

تجربه 11: کمک همسر

همسرم خیلی کمکم کرد. تو تمام مراحل کنارم بود. ماساژم می داد، بهم دلداری می داد و آب میوه برام می آورد. حضورش باعث می شد احساس امنیت کنم. ازش ممنونم که تو این دوران سخت همراهم بود. زایمان یک تجربه مشترک بین زن و شوهر است. حضور پدر کنار مادر خیلی مهمه. همسرم بهترین حامی من بود.

تجربه 12: تنفس صحیح

تنفس صحیح خیلی تو کاهش درد زایمان موثر بود. نفس عمیق می کشیدم و سعی می کردم آروم باشم. تو کلاس های آمادگی زایمان تنفس صحیح رو یاد گرفته بودم. ماما هم بهم یادآوری می کرد که چطوری نفس بکشم. تنفس شکمی خیلی خوبه. تنفس های سریع و کوتاه باعث میشه خسته بشید. بهتره قبل از زایمان تمرین تنفس داشته باشید.

تجربه 13: دوش آب گرم

دوش آب گرم خیلی دردم رو تسکین می داد. وقتی انقباض داشتم زیر دوش می رفتم و آب گرم رو روی کمرم می ریختم. آب گرم باعث شل شدن عضلاتم میشد. فقط مراقب باشید که آب خیلی داغ نباشه. بعد از دوش احساس بهتری داشتم. میتونید از کمپرس آب گرم هم استفاده کنید. آب گرم یک مسکن طبیعیه.

تجربه 14: پیاده روی

پیاده روی تو شروع دردهای زایمان خیلی موثر بود. وقتی حس کردم دردها شروع شدن، شروع به پیاده روی کردم. پیاده روی باعث شد دهانه رحمم زودتر باز بشه. البته نباید خیلی خسته بشید. بهتره با همسرتون پیاده روی کنید. اگر دردتون خیلی شدید شد، دیگه پیاده روی نکنید. حتما قبلش با دکترتون مشورت کنید.

تجربه 15: ماساژ

ماساژ خیلی دردم رو کم می کرد. همسرم کمرم رو ماساژ می داد و خیلی آرومم می کرد. ماما هم روش های ماساژ رو بهم یاد داده بود. ماساژ باعث شل شدن عضلاتم میشد. مخصوصا ماساژ کمر و شانه ها خیلی خوب بود. از روغن ماساژ هم می تونید استفاده کنید. ماساژ یک روش غیر دارویی برای کاهش درد است.

تجربه 16: زایمان در آب

زایمان در آب خیلی تجربه خوبی بود. آب گرم باعث شل شدن عضلاتم شد و درد رو خیلی کم کرد. احساس آرامش بیشتری داشتم. البته همه بیمارستان ها امکان زایمان در آب رو ندارن. حتما قبلش با بیمارستان هماهنگ کنید. زایمان در آب ممکنه برای همه مناسب نباشه. حتما با دکترتون مشورت کنید.

تجربه 17: بهره‌گیری از توپ زایمان

نشستن روی توپ زایمان خیلی کمکم کرد. حرکت دادن لگن روی توپ باعث کاهش درد میشد. همچنین توپ زایمان به باز شدن دهانه رحم هم کمک می کنه. تو کلاس های آمادگی زایمان بهره‌گیری از توپ رو یاد گرفته بودم. می تونید روی توپ زایمان بشینید و به جلو و عقب حرکت کنید. همچنین می تونید روی توپ دراز بکشید و استراحت کنید. توپ زایمان یک وسیله مفید برای کاهش درد زایمان است.

تجربه 18: صدای جیغ

من خیلی جیغ زدم. نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم. بعضی ها میگن جیغ زدن انرژی آدم رو می گیره، ولی من با جیغ زدن آروم میشدم. البته سعی می کردم خیلی بلند جیغ نزنم که بقیه رو اذیت نکنم. بهتره تو خونه تمرین کنید که چطور جیغ بزنید. بعضی ها هم به جای جیغ زدن ناله می کنن. هر روشی که بهتون کمک می کنه آروم بشید رو امتحان کنید. مهم اینه که بتونید درد رو تحمل کنید.

تجربه 19: ذکر گفتن

ذکر گفتن خیلی آرومم می کرد. وقتی درد داشتم ذکر می گفتم و به خدا توکل می کردم. ذکر گفتن باعث می شد ذهنم از درد منحرف بشه. هر ذکری که بهتون آرامش میده رو بگید. می تونید قرآن بخونید یا به یک موسیقی آرامش بخش گوش بدید. ایمان به خدا خیلی تو این دوران کمک می کنه. به خدا توکل کنید و مطمئن باشید که همه چیز خوب پیش میره.

تجربه 20: تصور کردن نوزاد

تصور کردن نوزادم خیلی بهم انگیزه می داد. تصور می کردم که نوزادم رو بغل کردم و دارم بهش شیر میدم. این تصور باعث میشد دردم رو راحت تر تحمل کنم. به این فکر کنید که چقدر نوزادتون رو دوست دارید. به این فکر کنید که چقدر خوشحال میشید وقتی نوزادتون رو ببینید. این تصور بهتون انرژی میده. بهترین هدیه خدا رو دارید می گیرید.

تجربه 21: سردی دست و پا

دست و پاهام خیلی سرد شده بود. ماما بهم گفت به خاطر استرس و درد هست. بهم پتو داد تا دست و پاهام رو بپوشونم. همچنین همسرم دست و پاهام رو ماساژ می داد. سردی دست و پا باعث میشد درد رو بیشتر حس کنم. سعی کنید خودتون رو گرم نگه دارید. از لباس های گرم استفاده کنید.

تجربه 22: تعریق زیاد

خیلی عرق می کردم. لباس هام خیس شده بود. ماما بهم گفت طبیعیه و به خاطر تلاش بدنم هست. بهم لباس خشک داد و صورتم رو با دستمال پاک کرد. تعریق زیاد باعث میشد احساس خستگی کنم. آب زیاد بخورید تا بدنتون کم آب نشه. از لباس های نخی استفاده کنید.

تجربه 23: احساس شرم

یک کم احساس شرم می کردم. به هر حال بدن آدم در یک وضعیت خاص و آسیب پذیر قرار داره. سعی کردم به این فکر کنم که همه این مراحل رو طی می کنن. ماما و پرستارها خیلی حرفه ای برخورد می کردن. همسرم هم خیلی بهم اطمینان خاطر می داد. طبیعیه که یه کم معذب باشید. ولی به این فکر کنید که دارید یک کار خیلی بزرگ انجام می دید.

تجربه 24: تخلیه روده

توی مرحله فعال زایمان روده ام تخلیه شد. خیلی خجالت کشیدم. ولی ماما گفت اصلا نگران نباشم و این یک اتفاق رایجه. مهم این بود که من به زور زدن ادامه بدم. بعد از زایمان، خیلی بیشتر قدر سلامتی روده ام رو دونستم. به این فکر کنید که بدن شما به طور طبیعی داره خودش رو آماده میکنه. اصلا نباید خجالت بکشید.

تجربه 25: خشکی دهان

دهنم خیلی خشک شده بود. حتی با وجود خوردن آب، باز هم احساس تشنگی می کردم. پرستار بهم پیشنهاد داد که یخ کوچیک توی دهنم بذارم. این کار خیلی کمکم کرد و دهنم رو تازه کرد. مراقب باشید که زیاد آب نخورید، چون ممکنه حالت تهوع بگیرید. می تونید از اسپری آب هم استفاده کنید. تشنگی زیاد طبیعیه، چون بدن شما در حال تلاش زیادیه.

تجربه 26: کم آوردن نفس

بعضی وقت ها احساس می کردم نفسم کم میاد. پرستار بهم گفت درسته که دارم تلاش میکنم، ولی باید بین هر انقباض استراحت کنم. به آرومی نفس عمیق می کشیدم و سعی میکردم به خودم مسلط باشم. درست نفس کشیدن خیلی مهمه. از ماما کمک بخواید. تمرکزتون رو حفظ کنید. استراحت بین انقباض ها خیلی مهمه.

تجربه 27: درد در ناحیه مقعد

یه درد خیلی عجیب و شدید در ناحیه مقعد احساس میکردم. انگار یه چیزی داشت اونجا رو فشار میداد. ماما گفت بچه داره پایین میاد و این درد طبیعیه. سعی کردم با نفس عمیق کشیدن و تمرکز روی بچه، درد رو تحمل کنم. به این فکر کنید که این درد موقتیه. بعد از زایمان درد از بین میره. فقط چند دقیقه دیگه مونده.

تجربه 28: حسرت خواب

دلم میخواست فقط یه کم بخوابم. شدیدا احساس خستگی میکردم و خواب خیلی برام لذت بخش بود. اما انقباض ها امون نمی داد. تصمیم گرفتم بعد از زایمان حسابی استراحت کنم. بعد از زایمان فرصت کافی برای استراحت دارید. الان فقط باید روی زایمان تمرکز کنید. به زودی نوزادتون رو در آغوش میگیرید.

تجربه 29: حس از دست دادن کنترل

احساس میکردم کنترلی روی بدنم ندارم. بدنم خودش داشت کارها رو انجام می داد. من فقط باید سعی میکردم همکاری کنم. این حس خیلی عجیبی بود. سعی کنید به بدنتون اعتماد کنید. بدن شما میدونه داره چیکار میکنه. فقط کافیه رها کنید و به بدنتون اعتماد کنید.

تجربه 30: اشک شوق بعد از زایمان

وقتی بچمو دیدم، اشک شوق ریختم. همه اون دردها یه دفعه فراموش شد. لحظه ای بود که هیچ وقت فراموشش نمی کنم. ارزش همه اون دردها رو داشت. زایمان سخت بود، ولی خیلی شیرین بود. حالا من یه مادرم!هیچ چیز با ارزش تر از این نیست.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا